جمعه، تیر ۲۴، ۱۳۹۰

فاحشه نام بیشتر زنان سرزمین من است !


این مطلب تعمیم به تمام زنان و خانوما نیست و صرفاً افرادی رو که در مطلب اومده رو شامل می‌شه و خواهشی هم که وجود داره کمی واقع‌بینانه بیاین به قضیه نگاه کنیم!
تاریخ پیدایش انسان و زندگی اجتماعیش به قریب یک میلیون سال قبل بر می‌گرده، از این مدت بجز شش هزار سال آخر اون نظام مادر تباری برقرار بوده که در اون زن و مرد در روابط میان خود از آزادی و برابری کامل برخوردار بودن و تنها توی همین شش هزار سال اخیره که با برقراری نظام پدر سالاری این روابط دچار محدودیت و زن به بردهٔ مرد تبدیل شده. تو نظام مادر تباری انسان نه تنها تو مسائل جنسی، بلکه در همه موارد دیگه هم از آزادی کامل برخوردار بوده.» دیکتاتوری، سرکوب، شکنجه، اعتیاد، فحشاء، دزدی و زندان، همین‌طور تبعیض جنسی به زن، از فراورده‌های عصر تمدن یعنی همین شش هزار سال اخیر بوده.
شوهرم باید خرج مرا بدهد چون من خودم را در اختیار او می‌گذارم» بار‌ها شده که صحبت از نفقه و خرجی و مهریه در زندگی روزمره ما ایرانیا می‌شود. حتماً شده به خانواده‌ای از دریچه‌ای نزدیک نگاه کنید، اگه زن و شوهر هر دو شاغل باشن مسلماً باز هم معیشت خانه و خانواده و خرید لباس و مایحتاج منزل به گرن مرد خانه است، حتی اگر زن خانه حقوقش هم بیشتر باشد. هنوز این دیدگاه وجود دارد که مرد باید خرج خانه را بدهد و از ازدواج و زندگی مشترک، تنها بودن در کنار هم آن هم به صورت فیزیکی و نه روحی، مشترک است و الباقی بصورت فردی به گردن مرد مادر مرده. صریح‌تر بگویم دلیل زن امروزه در ایران از تأمین شدن توسط مرد از لحاظ مالی در زندگی چیزی جز فروش کالای سـ. ـکـ. ـس خود نیست. یعنی می‌گوید مرد باید خرج مرا بدهد چون که من خودم را در اختیار او می‌گذارم.
شغل و ثروت برای مرد و زیبائی برای زن» اگه زنی از خانواده‌ای قصد ازدواج داشته باشه به قطع و یقین اولین سؤالی که ازش می‌شه اینه که طرف چیکارست یا چقد درآمد داره. حالا اگه این آدمی که می‌گیم پسر خانواده باشه و بگه قصد ازدواج داره مسلماً کسی در مورد شغل دختر خانم سؤال نمی‌کنه یا حداقل اولین سوالشون نخواهد بود. بالعکس چیزی که همه خواستار اونن اینه که اونو ببینن، یعنی سر از زیبائی و تا حدودی هم اخلاقش در بیارن.
در مورد شوهر، اگر بدونن که آدم پولداریه و یا شغل مناسبی داره همه با نظر مثبتی باهاش برخورد می‌کنن و در مورد قیافه و اخلاقش کوتاه می‌ان، در حالیکه، در مورد زن اینطور نیست، یعنی اینکه پول‌دار بودن زن باعث می‌شه که همه فکر کنن که چرا اون که پولداره می‌خواد با یک مرد یه لا قبا ازدواج کنه و سریع دنبال یه عیب و علتی تو دختره می‌گردن. انگاری پول‌دار بودن صفت ذاتی برای مرد و زیبا بودن صفت ذاتی برای زنه، پسر بی‌پول و دختر زشت هر دو به یه اندازه از شانس پیدا کردن همسر دلخواه خودشون محرومند چراکه مرد برای خرید زیبایی زن باید پول داشته باشه و زن برای فروشش باید زیبایی داشته باشه.
تعجب نکنین، هر زنی به دنبال شوهر پول‌دار می‌گرده! چرا؟ برای اینکه در عوض کالایی که در اختیار طرف مقابل می‌ذاره، مبلغ بالاتری (یک زندگی مرفه‌تر) رو به دست می‌اره، حالا یه سؤال می‌پرسم؟ تا حالا چند بار شده شنیده باشین یک مرد پول‌دار با یه دختر زشت ازدواج کرده باشه؟ ولی حتماً زیاد شنیدین یا دیدین که زن یا دختر زیبا با یه پیرمرد فرتوت یا مرد زشت بخاطر پول‌دار بودنش ازدواج کرده.!
زن‌ها می‌دونن که زیبائیشون خریدار داره و مردا هم می‌دونن برای زیبائی مث هر چیز دیگه باید پول خرج کنن، زنا مثل هر فروشندهٔ دیگه برای فروش کالاشون آموزش لازم رو می‌بینن، قسمت اعظم این آموزش از طریق رسوم و آداب معاشرت که توی خانواده به دختر آموزش داده می‌شه منتقل می‌شه، حتی براحتی بله نگفتن عروس بر سر سفره عقد هم نمایش سنبلیک نوعی چانه برای بالا بردن قیمت کالائی است که در جریان فروش است. البته قیمت کالا قبلاً در مذاکرات میان والدین تعیین شده است و در اینجا قصد، صرفاً آموزش نمایش و تأکید بر این است که دختر نباید براحتی «بله» بگوید و دارایی خود را در اختیار مرد قرار دهد.
تا حالا شنیدین که وقتی دختر و پسری با هم آشنا می‌شن و بیرون می‌رن، دختره در تمام مدت پول غذا و غیره … رو حساب کنه؟ اگه پسره به یه بهونه‌ای از زیر بار حساب کردن شونه خالی کنه همه اونو سوء‌استفاده گر می‌دونیم اما در مورد زن چنین تصوری نیست. (اینکه او اصلاً حساب نمی‌کنه و …) همچین قضاوتی بر مبنای چه فرض استواره؟ چرا مرد باید همیشه صورت حساب‌ها رو پرداخت کنه؟ کرایه رو پرداخت کنه و صد‌ها مورد دیگه …
چرا به زنی که پول غذا رو نمی‌ده چنین اتهاماتی زده نمی‌شه، این پولی که مرد باید بپردازه بابت چیه؟ حتماً زن باید چیزی بهش داده باشه که جبران نکردن اون دال بر شیادی و سوء‌استفاده‌گری طرف باشه. این چیه که دیگران نمی‌تونن به طرف بدن؟ چیزی جز سـ. ـکـ. ـس می‌تونه باشه؟ جز همون چیزی که مرد‌ها اغلب برای اون با زن‌ها بیرون می‌رن و پول خرج می‌کنن تا بتونن اونو بدست بیارن، جالبش اینجاست که زن‌ها خودشون تو این معامله سـ. ـکـ. ـس مشتاقانه شرکت دارن و به شدت مراقبن که طرف برخلاف قواعد عمل نکنه (همون بیرون رفتن و خرج کردن …) و اونوقت از اینکه مرد‌ها به دنبال سـ. ـکـ. ـس هستن شکایت دارن.
شاید این قضیه تنها به ایران تعمیم پیدا نکنه اما واقعاً نمودش توی ایران بیشتره، از اینکه زن وقتی ازدواج می‌کنه روی شغل خودش حسابی باز نمی‌کنه و تنها به پول مرد متکیه، از اینکه از زندگی مشترک تنها زن بودن رو فهمیده اینکه باید چیزی برای فروش داشته باشه، اینکه همیشه انتظار داره درکش کنن و شاید خودش فرصتی به خودش برای درک دیگران نده. اینکه همش انتظار داره براش خرج کنن تا در عوضش کالای خوشو به عنوا جنس عرضه کنه، حالا به نظر شما من به چنین موجودی که پول و خرج مرد رو در مقابل سـ. ـکـ. ـس خودش می‌ذاره باید چه عنوانی بدم؟ آیا عنوانی بهتر و شایسته‌تر از فاحـ. ـشـ. ـه پیدا می‌کنین؟ تنها فرقش با اون روسـ. ـپی بدبخت اینه که از مُحللی برای عنوانش استفاده می‌کنه وگرنه محتوا همونه، تنها شکل عوض می‌شه (حکایت همون کارمزد و سود بانکی خودمون …) اینم یه نوع فاحـ. ـشـ. ـگیه

پ.ن : خب اونایی که من می‌شناسن می‌دونن این پست تکراریه و در واقع اصلا کپی شده از وبلاگ قبلیمه. علت این کار هم خب متاسفانه عدم امکان وارد کردن آرشیو ها از سیستم‌های دیگه به بلاگره. متاسفانه بسیاری از کامنت‌های خوبتون رو هم مسلما نتونستم وارد کنم. اما بر این سر شدم که پست ‌ّای خوب اون وبلاگ رو حداقل اینجا وارد کنم .

۲ نظر: